دپباچه گلستان بعدی
سپاس دانشگاه ؟ را خدایش زیاد کند،که ترکش موجب بی مدرکی است وبه کلاس اندرش مزید بی پولی.
هر ترمی که آغاز می شود موجب پرداخت زر است وچون پایان می یابدموجب خالی شدن جیب، پس
در هر سالی دوترم موجود است وبر هر ترمی شهریه ای واجب.
از جیب وتوان که برآید ؟ کز عهده ی خرجش بدر آید؟
باران شهریه بی حسابش همه رارسیده وکلاس های لانه زنبوریش همه جا کشیده.پرده ی حیثیت
دانشجو به واسطه ی بی پولی ندرد وبا زبانی خوش وی را به بیرون دانشگاه روانه سازد.
حسابداری دانشگاه را گفته تا فرش اسکناس بگستراند ومعمار نیک بخت را فرمود تا بناهای بی شمار
رادر کوه وبیابان وروبه روی قبرستان بنا کند.
دانشجویان کارشناسی قبای پر خرج لیسانس در برگرفته واطفال پشت کنکوری را به آرزوی مدرک
کلاهی گشاد بر سر نهاده.
دیپلمه بیکاربه قدرت او لیسانسه ی بیکار ولیسانسه بیکار به تربیتش ، به دکتری بیکارتر گشته.
ابر وباد ومه وخورشید وفلک در کارند تا لیسانسی به کف آری وبکارش نبری
همه مانند توسر گشته وحیران طی شود عمر به بی حاصلی ودر بدری
در خبراست که در پایان سالیان دراز تحصیل کوزه ای سفالین کرامت کنندبا مدر کی دهان پر کُن.
تا آن را بر در کوزه نهند وآبش بنوشند.
برگرفته از نشریه نصیر .شماره دوم آذر 1376.صفحه چهارم