ادبیات فارسی | ||||||||||||||||
|
نکته: گروه اسمیای که متمّم اسم میگیرد، میتواند در جمله نقشهای متفاوتی بپذیرد که در این جا به اهمّ آنها اشاره میکنیم: 1· متمّم نهاد: مبارزه با اعتیاد سرلوحهی کار دولت است. 2· متمّم مفعول: وابستگی به بیگانگان را نمیپسندم. 3·متمّم متمّم: مطلب را به عدهای از دوستانم گفتم. · متمّم مسند: مسند- که خود از اجزای اصلی جمله است- گاهی به متمّم نیاز دارد: کاسه پر از آب است. لحن مجمل التواریخ خالی از تحسین و تمجید نیست. 4· متمّم مضافٌالیه: مسألهی هماهنگی با اعضای اصلی شرکت، در اولویت است. · متمّم صوت (شبه جمله): برخی از شبهجملهها نیز متمّم میگیرند و معنایشان با آن کامل میشود. متمّم صوت:افسوس برعمر از دست رفته. در این جا نیز یک حرف اضافه عامل پیوند میان شبه جمله و متمّم است: افسوس بر عمر از دست رفته آفرین بر شما فریاد از این همه بیعدالتی علاوه بر مواردی که برشمردیم، صفت و قید نیز برای تکمیل معنا به متمّم نیاز دارند این متمّم نیز به فعل وابسته نیست و جزء اجزای اصلی جمله محسوب نمیشود: 5. متمّم صفت متمم صفت : صفت ها ی تفضیلی ( صفت ساده + تر ) و برخی صفت ها ی بیانی نیز به متمم نیازمند هستند ؛ مثال : گروه ها ی اسمی : دشت پر از گله ، انسلن محتاج به کمک ، آغشته به بنزین ، اندیشه ی توأم با توهم دختر زیبا تر ازگل. ( توجه : چنانچه هر کدام از این صفت ها به عنوان هسته ی گروه اسمی به کار روند و جانشین اسم شوند ، اسم محسوب می شوند . ) متمم ها ی اسم و صفت هر چند اجباری هستند ، جزء جدا گانه ای را در جمله به خود اختصاص نمی دهند بلکه تابع و همراه همان اسم یا صفت هستند . « مثال : مصاحبه با دانشمندان دانش ما را افزایش می دهد . » همه ی صفت های تفضیلی و بعضی از صفت های پسین احتیاج به متمّم دارند:صحرایی پر از اسب دید. دوستی صمیمی تر از علی ندیدم. نثری زیباتر از تاریخ بیهقی سراغ دارید؟ انسان عاری از تعهد، یقیناً بیمسؤلیت است. 6-متمّم قید قیدها نیز گاهی به متمّم نیاز دارند به ویژه هنگامی که از نوع قید تفضیلی باشند : همه ی قیدهای تفضیلی و بعضی قیدهای دیگر به متمّم احتیاج دارند: علی آهسته تر از ما آمد. دوستم آهستهتر از ما میآمد. مغولها پس از فتح ایران با تمدّنی وسیع و پیشرفته رو به رو شدند. برخی از اسمهای متممپذیر به همراه حرف اضافهی مخصوص آنها:
متمّم برای یکی از کلمات جمله به غیر از فعل: یاد آوری - هر فعل یک یا دو حرف اضافه ی اختصاصی دارد .ممکن است فعل در نظام معنایی زبان ، مفاهیم متعددی بگیرد . متمم ها ي اجباري : به متمم ضروري وهميشگي فعل هاي گذرا به متمم كه به همراه حرف اضافه ي اختصاصي اين فعل ها مي آيد ؛ متمم اجباري مي گوييم . متمم اجباري جزء اجزاي اصلي جمله است .اما متمم هايي كه براي توضيح بيشتر در باره ي فعل وجمله وارد ساختار جمله مي شوند متمم اختياري يا قيدي مي گوييم ، كه در نمودار نمي آيند. مثال : حدودا" در هر ساعت پنج كشتي از تنگه ي هرمز براي انتقال نفت مي گذرد . حدودا " ، هر ساعت ، انتقال نفت : متمم هاي قيدي هستند . تنگه ي هرمز : متمم اجباري يا فعلي نكته : متمم بايد در ساختار جمله قرار بگيرد . وفعل است كه اجزاي جمله را مشخص مي كند . در اين جا مهم ترين فعل هاي گذرا به متمم را مرور مي كنيم : فعل هاي گذرا به متمم با حرف اختصاصي" به" : الف ) ساده : نازيدن ، باليدن ( به معني افتخار كردن ) پرداختن ، نگريستن ، خنديدن ( به معني مسخره كردن ) و..... ب) پيش وندي : برخوردن ،برگشتن ، باز گشتن و... پ )مركب : پي بردن ،سرزدن ، گوش كردن ، خوگرفتن ، دست زدن ( اقدام كردن ) و.... فعل هاي گذرا به متمم با حرف اختصاصي " از" : الف ) ساده : ترسيدن ،پرهيزيدن ، گريختن ،ناليدن ( شكايت كردن ) ، هراسيدن ، رنجيدن و.... ب) پيش وندي : دررفتن ، باز ايستادن ، باز ماندن ،واماندن و.... پ) مركب : سر درآوردن ،يكه خوردن ، بالا رفتن ، دل كندن ، دست كشيدن و.... فعل هاي گذرا به متمم با حرف اضافه ي اختصاصي " در " : الف ) ساده : بودن ،گنجيدن ، لميدن ، ماندن و.... ب) پيش وندي : درماندن ،فروماندن ، فرورفتن ، غوض كردن و.... پ)مركب : حلقه زدن ، كمين كردن ،قرار گرفتن و.... فعل هاي گذرا به متمم با حرف اضافه ي تخصصي " با " : الف ) ساده : ستيزيدن ، جنگيدن ، ساختن ( سازش كردن و كنار آمدن ) ب) پيش وندي : در آويختن ، در آميختن ، در ساختن ( سازش كردن وكنار آمدن ) پ ) مركب : كنار آمدن ، گرم گرفتن و..... فعل هاي گذرا به متمم با حرف اضافه ي تخصصي " بر " : ساده : چربيدن ، شوريدن و.... ب ) مركب : پا گذاشتن و...
به برخی از اسم ها که متمم می گیرند با حرف اضافه ی آن ها اشاره می کنیم : آشتی با ، آگاهی به / از ، ابلاغ به ، اتکا به ، احترام به احتیاج به ، اختلاف با ، ارتباط با ، استخراج از ، اشاره به، اطاعت از ، اعتیاد به ، اقدام به ، انتقال به / از ، بازدید از ، بهره مندی از ، بستگی به ، اطمینان به / از، اعزام به ،انطباق با / بر ،ایراد گرفتن به / از /بر ،پاسخ به ، پرخاش به ،تجاوز به / از ،تحویل به ،تفهیم به ،تمایل به ،تناسب با ،توسل به ،جواب به ، قرار با ،ملاقات با،مهارت در ، وفا به ، وحشت از ،نگاه به ، همراهی با،یاد از ،نیاز به ،نزاع با ،مصاحبه با ، مکاتبه با ، مواجهه با مسافرت به و....... تهیه و تنظیم : فائزه قادری نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: دستور [ دو شنبه 10 آذر 1393
] [ 16:24 ] [ فائزه قادری ] |
|
||||||||||||||
[ طراحی : دبیرستان فاطمه زهرا (س) ] [ Weblog Themes By : server2011 ] |